زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه

پان تورانیسم

پانْ تورانیسْم‌، شباهت‌ صوری‌ میان‌ دو نام «تور» و «تورك‌» (ترك‌) پندارها و گمراهیهایی‌ را سبب‌ شده‌است‌. همین‌ تصورات‌ در سده‌های‌ 13 و 14ق‌ / 19 و 20م‌ تحریفها و دشواریهایی‌ را پدید آورد؛ به‌ ویژه‌ آنكه‌ در برخی‌ از مآخذ محدوده‌هایی‌ خیالی‌ با نامهای‌ توران‌ و تركستان‌ در آسیای‌ مركزی‌ پدید آمد كه‌ از دیدگاه‌ جغرافیایی‌ و تاریخی‌ به‌ اثبات‌ نرسیده‌اند. از سدۀ 6م‌ كه‌ تركان‌ به‌ آسیای‌ مركزی‌ راه‌ یافتند، شباهت‌ نامهای «تور» و «تورك‌» سبب‌ شد كه‌ برخی‌ نام‌ توران‌ و تركان‌ را یكی‌ بدانند؛ حال‌ آنكه‌ رابطه‌ای‌ میان‌ این‌ دو نام‌ وجود ندارد (بارتولد، II(1) / 661). بعدها صورتی‌ جغرافیایی‌ را برای‌ سرزمین‌ توران‌ مشخص‌ كردند كه‌ جز تصور و پندار نبوده‌ است‌. در این‌ مشخصۀ جغرافیایی‌ دشتهای‌ آسیای‌ مركزی‌ و جنوب‌ قزاقستان‌ را كه‌ شامل‌ بخش‌ بزرگی‌ از صحرای‌ قراقوم‌ و قزل‌ قوم‌ است‌، توران‌ نامیدند. ظاهراً این‌ سرزمین‌ در جنوب‌ به‌ كوپت‌ داغ‌، در غرب‌ به‌ دریای‌ كاسپی‌ (خزر)، در شمال‌ شرق‌ به‌ قزاقستان‌، در جنوب‌ شرق‌ به‌ كوههای‌ تیان‌ شان‌ و پامیر، دشت‌ چوی‌، محدودۀ كوهستانی‌ رود ایلی‌ و دشتهای‌ اطراف‌ دریاچۀ بالخاش‌ منتهی‌ می‌شده‌ است‌ (BSE3, XXVI / 320). 
نام‌ تركستان‌ نیز همین‌ حال‌ را داشت‌ و از سوی‌ فاتحان‌ عرب‌ بر اراضی‌ وسیعی‌ از اراضی‌ آسیای‌ مركزی‌ نهاده‌ شد. این‌ اراضی‌ بخش‌ بزرگی‌ از سرزمینهای‌ تابع‌ امپراتوری‌ روسیه‌ (تركستان‌ روس‌)، جنوب‌ قزاقستان‌، سین‌ كیانگ‌ (اویغور = تركستان‌ چین‌) و شمال‌ افغانستان‌ را شامل‌ می‌شده‌ است‌. در 1284ق‌ / 1867م‌ آن‌ بخش‌ از اراضی‌ آسیای‌ مركزی‌ كه‌ تابع‌ روسیه‌ بود، به‌ صورت‌ استانی‌ تابع‌ فرمانداری‌ كل‌ درآمد. از 1303ق‌ / 1886م‌ اراضی‌ مذكور رسماً تركستان‌ نام‌ گرفت‌. پس‌ از انقلاب‌ روسیه‌، در 1918م‌ نواحی‌ غربی‌ سرزمین‌ مذكور، جمهوری‌ شوروی‌ سوسیالیستی‌ خودمختار تركستان‌ نامیده‌ شد. پس‌ از سالهای‌ 1303-1304ش‌ / 1924-1925م‌ نام‌ تركستان‌ از میان‌ رفت‌ و جای‌ خود را به‌ عنوان «آسیای‌ میانه‌» داد كه‌ شامل‌ بخشهای‌ آسیای‌ مركزی‌ تابع‌ اتحاد شوروی‌ سابق‌ بود (همان‌، XXVI / 338). 
واژۀ «تور» به‌ معنای‌ دلیر و پهلوان‌ است‌ (یوستی‌، 329). تور در زبان‌ سنسكریت‌ نیز به‌ همین‌ معناست‌. این‌ واژه‌ كه‌ به‌ صورت‌ صفت‌ در اوستا آمده‌، با همین‌ معانی‌ به‌ قوم‌ تورانی‌ (توئیریه‌) اطلاق‌ شده‌ است‌ (پورداود، 1 / 53). بعدها از این‌ نام‌ دیوانه‌ و وحشی‌ اراده‌ كرده‌اند، چنان‌ كه‌ در زبانهای‌ كردی‌ و گیلكی‌ به‌ همین‌ معنا و مترادف‌ واژۀ دیوانه‌ آمده‌ است‌ (همو، 1 / 53-54). در فرهنگ‌ گیلكی‌ این‌ واژه‌ با ملایمت‌ بیشتری‌ معنا شده‌، و به‌ صورت «كم‌ خرد و شیرین‌ عقل‌» آمده‌ است‌ (نوزاد، 122). پسوند (ان‌) همراه‌ با نام‌ تور به‌ دو معنا آمده‌ است‌ كه‌ در یكی‌ نام‌ سرزمین‌ را با نام‌ قوم‌ مربوط می‌سازد، چون‌ توران‌، ایران‌، گیلان‌ (گِلان‌)، و دیگری‌ نشانۀ تعلق‌ به‌ قوم‌ است‌، چون‌ توران‌ به‌ معنای‌ تورها، كردان‌ = كردها، تركان‌ = تركها، گیلكان‌ = گیلكها و جز آنها (رضا، اران‌ ... ، 553). 
در نوشته‌های‌ اسطوره‌ای‌ و دینی‌ ایرانی‌، فریدون‌ كه‌ شاه‌ آریاییان‌ بود، سرزمین‌ خویش‌ را میان‌ 3 فرزند خود سَلم‌، تور و ایرج‌ بخش‌ كرد (بندهش‌،150؛ پورداود، 1 / 57). نام‌ سلم‌ در نوشته‌های‌ باستان‌ به‌ صورت «سئیریم‌» و «سرم‌» آمده‌ است‌ (همانجا؛ یشتها، 2 / 108). هر یك‌ از بخشهای‌ مُلك‌ فریدون‌ به‌ نام‌ فرمانروایانشان‌، سرمان‌، توران‌ و ایران‌ نام‌ گرفته‌اند. نام‌ سرمان‌ در تاریخ‌ به‌ صورت «سرمت‌» و در لاتینی «سرمتای‌» آمده‌ است‌. طبری‌ نام‌ تور را به‌ صورت «طوج‌» آورده‌ است‌ (1 / 214). در اوستا و دیگر نوشته‌های‌ كهن‌، افراسیاب‌ پسر پَشَنگ‌ و نوادۀ تور فرزند فریدون‌ بوده‌ است‌. گذشته‌ از نام‌ افراسیاب‌ كه‌ به‌ صورت‌ فرنگرسین‌ و در پهلوی‌ فراسیاك‌ و فراسیا آمده‌ است‌، از دو برادر او با نامهای‌ اغرئرث‌ و كرسوزد (اغریرث‌ و گرسیوز) یاد شده‌ است‌ كه‌ از نامهای‌ ایرانی‌ هستند. گذشته‌ از آن‌ به‌ نامهای‌ تورانی‌ دیگری‌ چون‌ ارجاسپ‌ (ارجت‌ اسپ‌)، گوپت‌شا، پشنگ‌، ویسه‌ (وئسك‌)، پیران‌ (فریان‌)، هومان‌، سان‌، پیلسم‌، فرنگیس‌، وراز (گراز) و جز آنها بر می‌خوریم‌ كه‌ همه‌ از نامهای‌ ایرانی‌ هستند ( یشتها، 1 / 218-219). نام‌ سرزمینهایی‌ كه‌ پیكار میان‌ ایران‌ و توران‌ در آن‌ روی‌ داد، چون‌ خشتروسوك‌ بالای‌ كنگ‌ دژ (كنك‌ دیز)، فراخ‌ كرت‌ و جز آنها نیز ایرانی‌ هستند (همان‌، 1 / 219-220). چنین‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ كنك‌ دیز كه‌ بعضی‌ آن‌ را ناحیه‌ای‌ از خاك‌ توران‌ دانسته‌اند، در نظر ایرانیان‌ ورجاوند بود. وجود این‌ نام‌ و دیگر نامهایی‌ از این‌ گونه‌ در میان‌ سكاییان‌ مفهوم‌ و روشن‌ بوده‌ است‌ (رضا، ایران‌...، 62). 
در نوشته‌های‌ كهن‌ فریان‌ تورانی‌ به‌ عنوان‌ نام‌ شخص‌ و دودمان‌ او آمده‌ است‌ (پورداود، 1 / 67). برخی‌ از خاورشناسان‌ نام‌ پیران‌ ویسه‌، سپاه‌ بد افراسیاب‌ را فریان‌ دانسته‌اند. طبری‌ این‌ نام‌ را «فیران‌ پسر ویسغان‌» آورده‌ است‌ (1 / 506). در ضمن‌ وی‌ شخصی‌ به‌ نام‌ فرواك‌ (فریاك‌) را نوادۀ كیومرث‌ خوانده‌ است‌ (1 / 154). دیاكونف‌ اقوام‌ تور را سكایی‌ و سرزمین‌ آنان‌ را «ایران‌ شرقی‌» دانسته‌ است‌ (ص‌ 144). آبایف‌ (ص‌ 273) با استناد به‌ نوشتۀ اوستا، فریانه‌ را متعلق‌ به‌ قوم‌ تور و درست‌تر گفته‌ شود، سكاییان‌ دانسته‌، و یادآور شده‌ است‌ كه‌ وجود این‌ نام‌ و دیگر نامهایی‌ از این‌ گونه‌ در میان‌ سكاییان‌ مفهوم‌ و روشن‌ است‌ (رضا، همانجا، حاشیۀ 20). 
به‌ گمان‌ بسیار وجود درگیری‌ میان‌ ایرانیها و تورانیها كه‌ هر دو از یك‌ نژاد و یك‌ تیره‌ بوده‌اند، می‌تواند مربوط به‌ دو مسئله‌ 
باشد: یكی‌ صحراگردی‌ تورانیان‌ كه‌ به‌ ایرانیان‌ كشاورز یكجانشین‌ گاه‌ و بیگاه‌ حمله‌ می‌كردند و دیگری‌ اختلاف‌ در باورهای‌ دینی‌ آنان‌. گومیلف‌ ایرانیان‌ و تورانیان‌ را اقوام‌ آریایی‌ دانسته‌ است‌ كه‌ از دیدگاه‌ قومی‌ و نژادی‌ به‌ یكدیگر نزدیك‌ بودند، ولی‌ آنچه‌ آنان‌ را از یكدیگر جدا می‌كرد، نه‌ تفاوت‌ قومی‌ بود و نه‌ زبان‌، بلكه‌ تنها دین‌ عامل‌ افتراق‌ و جدایی‌ آنان‌ به‌ شمار می‌رفت‌ (ص‌ 57). آبایف‌ به‌ اختلاف‌ دینی‌ تورانیان‌ و ایرانیان‌ توجه‌ كرده‌، و ضمن‌ اشاره‌ به‌ عدم‌ نفوذ آیین‌ زردشت‌ در باورهای‌ دینی‌ مردم‌ اوستیا (آسها) یادآور شده‌ است‌ كه‌ اقوام‌ سكایی‌ و سرمتی‌ تنها اقوامی‌ از تیره‌های‌ ایرانی‌ بودند كه‌ آیین‌ زردشت‌ به‌ سرزمینشان‌ راه‌ نیافت‌. وی‌ ضمن‌ اشاره‌ به‌ رسم‌ و سنت‌ استفاده‌ از نامهای‌ قومی‌ و نژادی‌ به‌ اشتراك‌ نام «آریا» در اقوام‌ ایرانی‌ و تورانی‌ (سكایی‌) پرداخته‌، و با اشاره‌ به‌ شباهت‌ نامهای‌ ایرانی‌ اریارمنه‌، اریوبرزن‌ و آریارت‌ با نامهای‌ سكایی‌ ـ تورانی‌ آریاپیت‌، آریافرن‌ و...، آنها را واژه‌های‌ قومی‌ از ریشۀ آریا دانسته‌ است‌ (ص‌ 239-240). 
پورداود به‌ نقل‌ از برون‌ هوفر با اشاره‌ به‌ تورانیان‌ در آثار برهمایی‌ می‌نویسد كه‌ گروهی‌ از سرودگویان‌، ریگ‌ ودا را از تورانیان‌ یاسكاها و پارتها دانسته‌، و معتقد به‌ انشاء این‌ سرودها در سرزمین‌ ایران‌ و توران‌ در آسیای‌ مركزی‌ بوده‌اند (1 / 53). وی‌ می‌نویسد كه‌ ایرانیان‌ و تورانیان‌ از یك‌ دودمان‌اند (1 / 71). بارتولد تورانیان‌ را شاخه‌ای‌ با فرهنگ‌ نازل‌تر از قوم‌ آریایی‌ دانسته‌، و یادآور شده‌ كه‌ میان‌ دوقوم‌ آریان‌ و توران‌ دشمنی‌ وجود داشته‌ است‌. هنگامی‌ كه‌ در سدۀ 6م‌ تركستان‌ به‌ تسلط تركان‌ درآمد، این‌ دو واژه‌ با یكدیگر درآمیختند و نام‌ توران‌ بر تركان‌ اطلاق‌ شد، حال‌ آنكه‌ از آغاز رابطه‌ای‌ میان‌ این‌ دو نام‌ موجود نبود (II(1) / 661). 
تشویشهای‌ مندرج‌ در آثار مؤلفان‌ دربارۀ مرز ایران‌ و توران‌ سبب‌ بروز ابهام‌ گردیده‌، و موجب‌ آن‌ شده‌ است‌ كه‌ برخی‌ مؤلفان‌ تورانیان‌ را ترك‌ بنامند. گروهی‌ از مؤلفان‌ نیز حدود آمودریا (جیحون‌) را مرز ایران‌ و توران‌ نوشته‌اند. خوارزمی‌ ایرانیان‌ را «صاحب‌ النهر» دانسته‌، و آن‌ سوی‌ رود را مرز توران‌ خوانده‌ است‌ (ص‌ 137). بیرونی‌ مرز ایران‌ و توران‌ را در جایی‌ میان‌ فرغانه‌ و تخارستان‌ دانسته‌ است‌ (ص‌ 271). مسعودی‌ دربارۀ ترك‌ نبودن‌ تورانیان‌، به‌ خطای‌ برخی‌ از مؤلفان‌ اشاره‌ كرده‌، و نوشته‌ است‌ كه «مولد افراسیاب‌ به‌ دیار ترك‌ بود و آن‌ خطا كه‌ مؤلفان‌ كتب‌ تاریخ‌ و غیرتاریخ‌ كرده‌، و او را ترك‌ پنداشته‌اند، از همین‌ جا آمده‌ است‌» (1 / 249). 

تاریخ‌ و ظهور پان‌ تورانیسم

صفحه 1 از2
آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.